الهه ناز
دختر میگفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم: الله اکبر، یک مرتبهاتوبوسیها نگاه کردند.یکی گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، ... یکی گفت ببین چهدختر با همتی، چه غیرتی، چه همتی، چه ارادهای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روزقیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، میگفت یکی یکی آنهاییهم که نخوانده بودند ایستادند، دخترک گفت: یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نمازمیخوانند.
و این داستان شیرینترین نماز او بود که تاثیری زیادی روی دیگران گذاشت.
هر حرکت زیبا و قشنگی الگویی برای دیگران است و سن و سال افراد هم هیچ تاثیری درکار خوب و نیکو ندارد. شما نیز در هر سن و سالی که هستید می توانید الگویی برایاطرافیانتان باشید
نظرات شما عزیزان: یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 15:29 :: نويسنده : بهانه
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|